برآورده کردن آرزوهای کوچک، برای رسیدن به اهداف بزرگ
فاطمه و سارا خواهران کوشا و پرتلاشی هستند که در حاشیهی شهر زابل و در منطقهای بسیار محروم زندگی میکنند. پدر خانواده به دلیل از کار افتادگی کتف و یکی از دستها قادر به انجام هیچکاری نیست و خواهر بزرگترشان به خاطر مشکلات اقتصادی نتوانسته ادامه تحصیل دهد. محل زندگی این خانواده، دو اتاق کاهگلی با وضعیت نامناسب است، به طوری که بچهها تکالیفشان را فقط در یک بخش کوچک خانه و زیر یک لامپ میتوانند انجام دهند. فاطمه و سارا که سالهای گذشته را با لوازمتحریر قدیمی خود سپری کرده بودند، باورشان نمیشد که حالا لوازم تحریر نو دارند.
فاطمه، دختر کوچک خانواده که در مقطع ابتدایی تحصیل میکند با تماشای کیف، دفتر و مداد، جامدادی، قمقمه و مدادرنگیها که روبهرویش چیده شده بودند سرشار از خوشحالی و هیجان شده بود و لبخند لحظهای از لبانش محو نمیشد. او با همان لبخند زیبا مدام تکرار میکرد که «قول میدهم خوب درس بخوانم و در آینده موفق شوم» و این برای ما یکی از ارزشمندترین لحظات بود، لحظهای که نشان میدهد بنیاد دانش در مسیر درست، برای تحقق اهداف دانشآموزان محروم حرکت میکند.
سارا، خواهر بزرگتر در کلاس یازدهم تحصیل و با تمام مشکلات و سختیها با انگیزهی قوی خودش را برای شرکت در کنکور آماده میکند. سارا دوست دارد در آینده معلم شود و برای قبولی در دانشگاه فرهنگیان تلاش میکند.
داشتن لوازم تحریر نو برای هر دو خواهر باورنکردنی بود و آنقدر شاد شده بودند که میگفتند: «خدا صدای ما را شنیده و دعاهایمان را برآورده کرده». این بچهها با وجود آرزوها و خواستههایشان، به دلیل فقر حواسشان به خانواده هست و برای اینکه آنها را تحتفشار نگذارند هیچوقت از پدر و مادر درخواست لوازم تحریر نو نداشتند.
خوشحالیم از اینکه توانستیم لبخندی از امید و انگیزه، روی لبان این خانوادهی محترم و خوشاخلاق حک کنیم.